سينمای آزاد Neue Seite 3

cinema-ye-azad

سينمای آزاد

. Postfach 100525 D-66005 Saarbrücken   .Tel: 0049 681 39224 . cinema-ye-azad@T-online.de

آرشيو               کارنامه              عکسها               خبرها                تماس با ما

نوشته ها وگفته های ديگران

سرآغاز

Wednesday, August 04, 2004

*درد مشترك (نامه ای به استفان هاشمی)


استفان عزيز

من به عنوان كسي كه درد شما را حس مي كند و درد مشترك دارد با شما اين نامه را مي نويسم.
من مي توانم بفهمم كه شما چه مي كشيد وقتي عزيزترين كس شما را به قتل ميرسانند و قاتلين بي هيچ شرمي فخر به فلك مي فروشند. ميتوانم بفهمم حس شما را وقتي قاتلين عزيزترين كس شما با وقاحت تمام قتل را به گردن خود مقتول مي اندازند. وقاحت و بيشرمي درتوصيف اين قاتلين كم است. بايد واژگاني ديگري جست تا خصلت قاتلين اين چنيني را بتوان مجسم كرد. قاتليني كه 25 سال بدون هيچ هراسي به كار خود ادامه مي دهند و قوانين ريز و درشت اسلامي و غيراسلامي را پشتوانه خود مي يابند.



21 سال پيش در يك روز پاييزي خبر رسيد كه برادرم را مي خواهند آزاد كنند. پيغام دادند لباس بياوريد و بيايد ببريدش! پدر سر از پا نمي شناخت ناباورانه به سوي زندان شتافت. مادر شوريده حال از اين سو به آن سو ميدويد نمي دانست چه بايد آماده كند كه پذيرايي پسر باشد. آتيش به جان سماور انداخت. تيك و تاك ساعت ديواري در آن همهمه و شلوغي به همه صداها مي چربيد. ساعتي بعد پدرم بر آستانه در ظاهر شد. شكسته. مادرم اما چون حال پدر ديد زانوانش شكست و به روي زمين افتاد. 21 سال است مي پرسد « براي چه؟» اميدوار است روزي قاتلين پسرش ( كه هر روز جلوي چشمان او رژه مي روند) جوابگويي او باشند. پسر نه قاتل بود نه از ديواري بالا كشيده بود نه راه بر كسي بسته بود نه ... پسر او كتاب مي خواند و اعلاميه پخش مي كرد.

مادر شما از امثال مادر من داشت عكس و خبر تهيه ميكرد كه مزدوران رژيم او را به قتلگاه اوين كشاندند. و بر اساس «قوانين داخلي» از او بازجويي كردند. بازجوئي در ايران بر اساس همان قوانين يعني شكنجه و ايشان را در زير شكنجه به قتل رساندند. اما نتوانستند اين قتل را پنهان سازند. يكسال است شما درگير اين هستيد كه قاتلين مادرتان را شناسايي كنيد و وادارشان كنيد كه جوابگو باشند.

اقدامي است بسيار نيكو و به جا و درست. مي خواهم بگوييم چشم اميد من و مادر من و كليه خانواده هاي كه عزيزانشان را بوسيله اين رژيم به قتل رسيده اند به شماست. به شماست كه امكان اين را داريد پيگيري كنيد. امكان اين را داريد پرونده قتل مادرتان را به جاي برسانيد به پشتوانه واكنش بين المللي كه اين پرونده برانگيخته. شما نه تنها نماينده خانواده خود هستيد كه چشم اميد هزاران خانواده كه عزيزانشان بوسيله اين رژيم به قتل رسيده اند به شماست. شما اكنون وظيفه بسيار سنگيني بر دوش داريد و انتظار صدها خانواده اين است كه بدون هيچ تخفيفي در پي معرفي قاتلين باشيد كه هستيد.

دوست عزيز

اما به نظر من شما مسئوليت پرونده را به بد كساني سپرده ايد. وكلاي شما مي خواهند مردم دنيا را قانع سازند كه در همين دولت با همين «قوانين داخلي» مي شود قاتلين را به محاكمه كشاند و «عدالت را اجرا» كرد. چيزي كه روشن بود و هست اين دولت حتي حاضر نيست يكي از مامورين خودش را قرباني كند. به كمك همين «قوانين داخلي» تبرئه اش كردند. و خانم شيرين عبادي به عنوان سرپرست گروه وكلاي شما از چندين نفر از «بزرگان» اين دولت خواسته كه در دادگاه به عنوان شاهد حاضر شوند آيا ميدانيد كه همين «بزرگان» خودشان 25 سال است در برپايي اين دستگاه جرم و جنايت شريكند و اي بسا خودشان مستقيما در قتلهاي سياسي دست داشته اند.

متهم تبرئه شد. اما متاسفانه خانم شيرين عبادي مي گويد تا به آخر پرونده را به كمك همين «قوانين داخلي» پيگيري ميكند. من از شما مي پرسم فكر مي كنيد «قوانين داخلي» چيست كه ايشان بر آن پاي مي فشرند؟

«قوانين داخلي» همان قوانيني است كه چيزي نزديك به صد هزار نفر شايد هم بيشتر در ايران اعدام كردند به جرم داشتن عقيده سياسي.

«قوانين داخلي» همان قوانيني است كه زنان ما را به جرم زن بودن به شلاق ميكشند. به زندان مي اندازند، سنگسار شان ميكنند. حتي اگر در پي دفاع از خودشان باشند به اعدام محكوم ميشوند. نمونه اش افسانه نوروزي.

«قوانين داخلي» همان قوانيني است كه قاضي خود بازجو است. در جلسه دادگاه متهم همه جور توهين و تحقير از جانب مثلا قاضي بايد تحمل كند.قاضي اگر به نتيجه نرسيد و متهم اعتراف نكند دستور بازگشت به بازجوي مجدد صادر ميشود كه همان شكنجه است تا به هر كار نكرده اعتراف كند. ابن البته براي مردم عادي است. با «بزرگان» به احترام رفتار ميشود. و از پيش معلوم است كه آزادند . نگاه كنيد به پرونده كوي دانشكاه.

قوانين داخلي همان قوانيني است كه عزت ابراهيم نژاد را در واقعه كوي دانشگاه به جرم شعر خواني ميكشند. و مقتول را به جرم برهم زدن نظم عمومي دادگاهي كرده و محكوم ميكنند.

خانم شيرين عبادي معتقد است كه قوانين اجرا نمي شود همين قوانين داخلي خوبند كه اگر اجرا شود حقوق بشرهم رعايت ميشود!

25 سال است كه در ايران، 24 ساعت شبانه روز بوسيله شكنجه و قتل و انواع و اقسام فشارهاي روحي ورواني بر مردم حكم ميرانند. شما بگوييد كه اين چگونه قوانيني است كه به اين شكل فقط اجرا مي شود؟ آيا اين بر اثر صرفا بد طينتي چند آدم بد است؟ آيا بر اثر« اجرا نكردن قانون» است؟

اين چه قانوني است كه 25 سال است ظاهرا اجرا نمي شود ولي به طور واقعي دارند مملكت را بر اساس سركوب و شكنجه اداره ميكنند؟ اين چگونه قانوني است كه تمام دم و دستگاه رسمي دولت آن را زير پا ميگذارد؟ اين چه قانوني است كه هر كس هر جور خواست تفسيرش ميكند و اتفاقا جالب است اكثر قريب به اتفاقشان از آن شكنجه و قتل مي كشند بيرون؟ و فقط خانم عبادي و امثالهم بر روي اين قانون ماه ميبيند؟

استفان عزيز

اگر ميخواهيد پرونده قتل مادرتان به سر انجام برسد و صدها خانواده همدرد را نا اميد نسازيد پرونده را به دادگاههاي بين اللملي بكشانيد. و گر نه با اين وكلا به جاي نخواهيد رسيد. با اين وكلا و اين«قوانين داخلي» به هيچ جا نخواهيد رسيد. اين تنها راه شما ست كه اميد صدها خانواده هستيد.





ياشار سهندي

6/5/83

www.sahand2004.blogspot.com



سرآغاز


This page is powered by Blogger. Isn't yours?